ارزشیابی و علل ترس دانش آموزان از آن
ارزشیابی evaluation فرایندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت شاگردان در رسیدن به هدفهای آموزشی میباشد.
تمام فعالیتهای معلم و شاگرد و تعامل آنها برای این است که یادگیری موثر بوجود آید. یادگیری موثر در اهداف آموزشی که در آغاز تدریس تعیین شد. تجلی یافته است بنابراین تصمیمگیریها و تلاشهای یادگیری برای تحقق اهداف مورد است. معلم وظیفه دارد در ضمن تدریس و در پایان آن بطور منظم و نظامدار نحوه انجام فعالیتها و آثار نتایج آن را ارزیابی کند تا بتواند با شناخت موانع و محدودیتها و رفع آنها دستیابی به اهداف را تسهیل نماید و به خوبی موقعیت دانش آموز را در فرایند یادگیری بشناسد. اگر به این کار مهم در تدریس توجه نشود فرایند تدریس در جهت رشد دانش آموزان موثر واقع نمیشود.
انواع ارزشیابی
آنچه معلم انجام میدهد، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که میتوان بر آن ارزشیابی فرد نام گذاشت معلم با انجام این ارزشیابی از نقاط قوت و ضعف خود و دانش آموزان آگاهی بیشتری بدست میآورد و بهتر میتواند فرایند یادگیری
را مدیریت کند. نوع دیگر ارزشیابی ، ارزشیابی برنامه درسی است. حیطه این ارزشیابی خیلی وسیعتر از نوع اول است برنامه به عنوان طرح یادگیری اجرا و عناصر گوناگون دارد. با اجرای برنامه درسی است که معلوم میشود هر یک از عناصر برنامه به شرایط یادگیرنده و امکانات و محدودیتهای دیگر تا چه حد تناسب و قابلیت اجرا داشته است.
البته ارزشیابی برنامه درسی فراتر از حیطه وظایف معلم است و برنامهریزان باید آن را انجام دهند. در حیطه ارزشیابی برنامه درسی مواردی از قبیل قابل دسترسی بودن هدفها ، سازگاری هدفها باهم ، مطابق بودن اهداف با نیازها و علایق یادگیرندهها و قابل فهم بودن برای معلمان و شاگردان و موارد از این نوع بررسی میشود. در فعالیتهای آموزشی ضمن تدریس معلم با روشها و امکانات موجود ، شرایط تغییر رفتار شاگردان را فراهم میکند. و شاگردان در فرایند آموزش ، فعالیتهای مختلفی را انجام میدهند و شرایط متعددی را تجربه میکنند.
اگر فعالیتهای آموزشی به اینجا محدود شود، مشخص نخواهد شد که آیا شرایط ایجاد شده مطلوب بوده یا نه و اینکه آیا شاگردان با کسب تجارب و انجام دادن فعالیتهای تعیین شده به هدفهای آموزشی رسیدهاند یا نه. در فعالیتهای
آموزشی بعد از تدریس لغات و مفاهیمی وجود دارد که معنای آنها اغلب برای دانشجویان و معلمان روشن نیست و گاهی نیز به دلیل نزدیکی مفهوم این لغات به همدیگر برداشتی نادرست از آنها ایجاد میشود بنابراین به شرح تعدادی از آنها میپردازیم.
مفاهیم نزدیک به ارزشیابی
امتحان چیست؟
در روشهای سنتی آموزش و پرورش امتحان به عملی گفته میشد که در پایان هر یک از سه ماهه یا نیمسال تحصیلی برای اندازهگیری میزان آموختههای شاگردان و تعیین قبول شدگان و مردودان به منظور ارتقای شاگردان از کلاسی
به کلاس دیگر یا از واحدی به واحد دیگر انجام می گرفت. در روشهای جدید آموزش مفهوم امتحان دارای نقش و اهمیتی به مراتب بالاتر از مفاهیم فوق است و برای هدفهای مهمتر و گستردهتری بکار میرود.
در اصطلاح جدید ، مفهوم امتحان و ارزشیابی یکی است زیرا هر دو به اندازهگیری آموختههای شاگردان مربوطند. بنابراین امتحان نیز همچون ارزشیابی احتیاج به اطلاعات دارد. اطلاعات از طریق اندازهگیری بدست میآید و اندازهگیری هر چیزی احتیاج به یک وسیله دارد، بنابراین باید اندازهگیری را تعریف کنیم.
اندازهگیری چیست؟
اگر معلمی توانایی یا یکی دیگر از ویژگیهای شاگردان را بوسیله آزمونی به کمیت تبدیل کند و آنها را به صورت اعداد نشان دهد گفته میشود که عمل اندازهگیری انجام داده است. به عبارت دیگر اندازهگیری در آموزش و پرورش عبارت است از بدست آوردن اندازهها و اطلاعات مربوط به یک رفتار یا ویژگی خاص به صورت کمیت. در واقع اندازهگیری نشان میدهد که چه مقدار از یک صفت در یک شی یا شخص مورد نظر وجود دارد.
آزمون چیست و چه فرقی با اندازهگیری دارد؟
آزمون یکی از وسایل اندازهگیری فعالیتهای آموزشی و پیشرفت تحصیلی شاگردان است. اگر چه آزمون یکی از وسایل اندازهگیری آموختههای شاگردان در جریان فعالیتهای آموزشی است. نمیتوان آن را کاملا با مفهوم اندازهگیری یکی دانست. زیرا آزمون ویژگی یا صفتی را مستقیما اندازهگیری نمیکند، بلکه فقط نمونهای از تغییرات بالفعل را اندازه میگیرد. بنابراین مفهوم آزمون از اندازهگیری محدودتر است و معمولا به سوالاتی اطلاق میشود که در اختیار شاگردان قرار میگیرد تا به آنها پاسخ دهد.
ارزشیابی چیست؟
توجه به تعریف اندازهگیری ممکن است این سوال مطرح شود که اگر بدست آوردن اطلاعات اندازهگیری است، پس ارزشیابی چیست؟ اگر معلمی پس از اندازهگیری و بدست آوردن اطلاعات ، کیفیت یا اطلاعات بدست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته میشود که او عمل ارزشیابی انجام داده است. مثلا هر گاه به توانایی کسی نمره بدهیم و این نمره را یادداشت کنیم، توانایی وی را اندازهگیری کردهایم. ولی هر گاه نمرات را تفسیر کنیم یعنی
آنها را با معیارهای ویژه یا ضوابط معینی مقایسه کنیم، دیگر تنها عمل اندازهگیری انجام ندادهایم بلکه توانایی پیشرفت شاگردان را ارزیابی کرده است.
پس ارزشیابی نوعی داوری در مورد فرد است. ارزشیابی پیشرقت تحصیلی عبارت است از فرایندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت شاگردان در رسیدن به هدفهای آموزشی. از این رو نمیتوان مشاهدات بینظم و ترتیب رفتار شاگردان و پیشداوریهای معلمان را ارزشیابی دانست. ارزشیابی پیشرفت تحصیلی همیشه ناظر بر هدفهای آموزشی است. ارزشیابی از اندازهگیری جامعتر است.
چرا بسیاری از شاگردان از ارزشیابی میترسند؟
علت ترس و اضطراب از ارزشیابی ، بیشتر ناشی از عملکردهای غلط معلمان و روشهای نادرست ارزشیابی است. گاهی معلم نقش خود را فراهم کردن موقعیت و امکانات مناسب آموزشی و پرورشی هدایت فعالیتهای موزشی شاگردان به منظور رشد همه جانبه آنان است، فراموش میکند و تنها به انتقال حقایق علمی و اندازهگیری آن حقایق ضبط شده توسط فراگیران به منظور عبور آنان از کلاسی به کلاس دیگر میپردازند، در حالی که ارزشیابی همچون سایر فعالیتهای آموزشی است.
جدای از زندگی مدرسهای شاگردان وظیفه همه معلمان است که ارزشیابی را از وجه ناآگاهانه به شکل آگاهانه درآورند و بدانند که ارزشیابی تنها برای صدور جواز عبور شاگرد به کلاس بالاتر نیست. در کنار ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی فراگیران باید کارایی معلمان در امر تدریس نیز مورد ارزیابی قرار گیرد و میزان موفقیت یا عدم موفقیت معلمان همراه با عوامل موثر در آن مشخص شود معلم باید پس از بررسی میزان پیشرفت تحصیلی شاگردان و تعیین عوامل موثر در آن ، برای رفع نواقص و اشکالات موجود ، اقدامات لازم را به عمل آورد در واقع او باید به اصلاح طرح اجرا و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری بپردازد. برای نیل به این هدف معلم نیازمند شناخت ویژگیهای بدنی ، روانی ، اجتماعی ، عاطفی و همچنین تواناییهای علمی ، استعدادها و نارساییهای شاگردان خود است. زیرا هدف آموزش و پرورش تنها انتقال معلومات و حقایق علمی نیست بلکه برآوردن نیازهای همه جانبه شاگردان است به طریقی که همه آنان بتوانند استعدادهای خود را از قوه به فعل درآورند. معلم در ارزشیابی مستمر از فرایند آموزش موظف است از یک طرف به رشد گروهی و پیشرفت همه افراد کلاس توجه کند و از طرف دیگر متوجه کمبودهای آموزشی و نقایص پیشرفت تک تک فراگیران باشد و به کشف و برطرف کردن عواملی که سبب چنین کمبودها و نقایصی شده است، بپردازد.
منبع: دانشنامه رشد
نظرات شما عزیزان: